این حرفهای عباس کیارستمی، روو به ما جوانانِ شیفتهی هنر است
فایل ویدیو.
حسین لامعی:
یک- این، حرفهای یکی از مهمترین و جهانیترین «هنرمند-روشنفکرانِ» قرنِ اخیر ایران، و یکی از جدّیترین سینماگرانِ تاریخ، در دانشگاهِ «سیراکیوسِ نیویورک» است. حرفهای سینماگری که با «طعم گیلاس»، «نخل طلای بهترین فیلم فستیوال کَن» را گرفت (جایزهای که هیچ فیلمِ ایرانی تصاحباش نکرد) و چند دهه، بابت فیلمهای متعددش، آنچنان در جهان ستایش شنید، که از «ژانلوک گُدارِ» بزرگ، پیرامونِ او، چنین نقل شده: «سینما، با عباس کیارستمی، به پایان میرسد!!»...
.
دو- این حرفهای عباس کیارستمی، روو به ما جوانانِ شیفتهی هنر است: «برای آنکه اینترنشنال باشید، باید لوکال باشید!»؛ یعنی: «برای آنکه "جهانی" شوید، باید "بومی" باشید»... به معنایی: «برای آنکه پاسپورت بگیرید، باید صاحبِ شناسنامه باشید!»؛ و ایضاً، همیشه، فرزندِ شناسنامههایتان...
.
سه- عباس کیارستمی در تمام سالهای پس از انقلاب، میتوانست از ایران برود و برای همیشه مهاجرت کند، و در بهترین کشورها و لوکسترین شرایط به زندگی ادامه دهد؛ اما نکرد. در ایران ماند، با تمامِ سختیهای نفسگیرِ زندگی در ایران. حتی در سال ۷۶، پس از دریافتِ «نخلِ طلای کن»، جای آنکه در ایران برایش جشن بگیرند و او را به روی سر بگذارند؛ رسانههای تندروی داخلی، به دلیل روبوسیِ کیارستمی با بازیگرِ زنِ فرانسوی روی استیجِ کَن، یکپارچه به او توهین کردند و خواستار برخوردِ شدیدِ نهادهای قضایی با او شدند(!) تا آنجا که حتی عدهای تندرو در آن زمان، در لحظهی ورودِ کیارستمی به ایران، در بیرونِ فرودگاه، تجمع کردند و با شعار علیه او، قصد یورش به او و کتک زدنش را داشتند!!.. او ولی باز، نرفت. همهجور اهانت و سختی را به جان خرید، اما تن به مهاجرت نداد. چون در نگاهش، که در ویدیوی بالا صریحاً بر آن آکسان مینهد، «هنرمند» را، «ریشه در آب» میداند؛ ریشه در آبِ سرزمینِ مادری؛ ریشه در آبِ سرزمینی که اینجا، نامش، «ایران» است؛ و «جهانیترین» هنرمندش، عباس کیارستمی، تا به آخرین روز، بومیترین و اصیلترین هنرمندش بود... https://cinemadailytv.com/vdcgrt9w4ak93.pra.html