تاریخ انتشار :يکشنبه ۱۴ فروردين ۱۴۰۱ ساعت ۰۰:۵۲
کد مطلب : 361
جای دیگری نمی‌توانم زندگی کنم، جای دیگری ندارم

نقل قول: مسعود کیمیایی

این گفت‌وگو، برای ۵ سال قبل است
فایل ویدیو

حسین لامعی:
این گفت‌وگو، برای ۵ سال قبل است. و مسعود کیمیایی، امروز، ۵ سال خسته‌تر، و ۵ سال شکسته‌تر از آن روز... مَردی که از رفقای دیروزش، همه رفته‌اند، و از آن نسلِ برآمده از هنرِ آرمان‌گرای دهه‌ی ۳۰ و ۴۰، جز انگشت‌شماری، به جا نمانده‌اند. چه در سینما، چه در شعر و ادبیات، چه در هنرهای تجسّمی... و ما، شیفتگانِ هنر، مبهوت می‌نگریم به نسلی بزرگ، که به انتهای خطّ خود رسید، اما هنوز و همچنان، سخت زندگی می‌کند، سخت راه می‌رود، و سخت نفس می‌کشد... برخلاف سلبریتی‌های جوانِ تازه‌برکشیده، که اکثرشان، نه فقط در این آب و خاک،  چندین و چند خانه و ویلا و برج و آپارتمان دارند؛ بلکه در آن‌سوی دنیا نیز، صاحبِ خانه‌های لوکس‌اند و ماشین‌های آنچنان...

باری... ما مبهوت می‌نگریم؛ به یک تاریخِ پایان‌گرفته... به پایانِ نسلی که نسلِ ما در آن‌ها نِشست، در آن‌ها نفس گرفت و بالا کشید... و دیگر، احتمالا، کمتر از ۱۰ سالِ بعد، آخرین بازماندگانِ آن نیز، یک به یک رفته‌اند. یعنی دیگر نه گلستان بین ماست، نه گلی ترقّی، نه ابتهاج و احمدرضا احمدی، نه بیضایی، تقوایی، مهرجویی، و نه احتمالا، مسعود کیمیایی‌..... آن‌ها می‌روند اما، این به یاد همه می‌مانَد، که آن نسلِ خاطره‌ساز، تا به آخرین روز، سخت زندگی کرد، سخت راه رفت، و سخت نفس کشید... آری، تاوان دارد شریف زندگی کردن...
  https://cinemadailytv.com/vdcd2f0s6yt09.a2y.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما