اصغر فرهادی، حرفهای ویدیو را، زمانی زد که خود، در اوجِ محبوبیت، مقبولیت و مشروعیت بود.
فایل ویدیو
حسین لامعی:
اصغر فرهادی، حرفهای ویدیوی بالا را، زمانی زد که خود، در اوجِ محبوبیت، مقبولیت و مشروعیت بود. هم در بین منتقدان و ژورنالیستها، و هم در بین سینهفیلها و تودههای مَردم... او اما در اینجا، این حرفها را، نه برای خود، که برای دفاعِ از هویّتِ هنریِ بیضاییها و تقواییها و مهرجوییها و کیمیاییها زده است... در دفاع از هویّتِ بزرگانی که هیچکدامشان، ورای نقد نبودهاند، اما در طولِ کارنامهی کاریِ پُربارشان، بارها و بارها، با چیزی روبرو شدند که نامش، هرچه میتوانست باشد، جز «نقد»!... با چیزی روبرو شدند که بیش از هرچیز، به هتک و تهمت، و بعضاً، به «فحش» شباهت داشت!.. چه آشکارا و از سمتِ منتقد و ژورنالیست؛ و چه در خفا و لفافه، از جانبِ مدیران و سانسورچیان...
.
زمان چرخید و چرخید و فرهادی، حال، پس از گذشتِ سالها از این ویدیو و حرفهای مهماش، خود، زیرِ تیغِ تیزِ تهمت و اهانت رفته است... چه از جانبِ تندروهای داخلی، چه از جانب تندروهای آنوری، و چه از جانبِ برخی مدیران... و این، البته که رخدادی طبیعیست... در جهانی که به قولِ فرهادی، عدهای در آن، «ارتزاقشان، از راهِ جهالت است»... عدهای که «جهلشان، کف دارد، سقف ندارد!»... https://cinemadailytv.com/vdcbuabfprhb8.iur.html