تاریخ انتشار :شنبه ۶ فروردين ۱۴۰۱ ساعت ۱۷:۴۴
کد مطلب : 325
ایرانی‌ها تو روی شما می‌گویند استاد، اما پشت سرتان...

نقل قول: سهراب شهیدثالث

سهراب شهیدثابث، در اواسط دهه‌ی ۵۰، پس از توقیفِ فیلمِ «قرنطینه» (آن هم در میانه‌ی فیلمبرداری!) و نیمه‌تمامِ ماندنش، از ایران مهاجرت می‌کند.
نقل قول: سهراب شهیدثالث

حسین لامعی
این فردِ داخلِ قاب، که برای بسیاری، چهره‌اش گنگ و ناآشناست، از مهمترین روشنفکر-فیلمسازانِ مستقلّ و آلترناتیوِ تاریخِ این سینما، «سهراب شهیدثالث» است. فیلمسازی که سینه‌فیل‌های ایرانی، او را بیشتر با «طبیعت بی‌جان» به یاد میاورند و توده‌های مَردم، او را اصلا به یاد نمیاورند! چون او را اساساً نمی‌شناسند... فیلمسازی که آن زمان، هیچ شباهتی به این سینما نداشت و فیلم‌هایش، نه ارتباط و نسبتی به «فیلمفارسی»های آن زمان دارد؛ و نه می‌توان ارتباطِ مستقیمی مابینِ سینمایش، با سینمای «موج نو»ی آن سال‌های ایران (کیمیایی، مهرجویی و...) دید.

سهراب شهیدثابث، در اواسط دهه‌ی ۵۰، پس از توقیفِ فیلمِ «قرنطینه» (آن هم در میانه‌ی فیلمبرداری!) و نیمه‌تمامِ ماندنش، از ایران مهاجرت می‌کند و راهی آلمان می‌شود. او همان زمان، سالِ ۵۴، در آلمان، فیلمِ «در غربت» را می‌سازد و از آن‌پس، در خارج از کشور، شروع به ساختِ فیلم‌های شخصیِ متعدد می‌کند. فیلمسازِ تک‌رو، آوانگارد و خودبسنده‌ای که سرانجام، به تاریخ ۱۰ تیر ۱۳۷۷، همچون نامِ فیلمش، «در غربت» درگذشت؛ و در سکوت و غربتِ کامل، به خاک سپرده شد.
  https://cinemadailytv.com/vdcd2k0s6yt0x.a2y.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما